معرفی

پدیده انقلاب اسلامی با تغییر معادلات سیاسی اجتماعی دنیا و ایجاد تغییرات بنیادین در حوزه معرفت دینی در ابعاد مختلف پنجره های جدیدی به روی حوزه های علمیه گشود که رسالت و ماموریت این حوزه مبارکه را بسیار گسترده تر از قبل نموده است. در این میان اما نباید فراموش کرد که رکن اساسی این پاسبان حقیقی دین به فقه و فقاهت است. فقیه است که حافظ شریعت و احکام اسلامی است  فقیه رسالت کشف احکام الهی و رساندن آن به مردم را بر عهده دارد و اوست که باید سنگربان عقیده و خط شکن مبارزه با انحرافات و بدعت ها باشد.

توسعه دانش و گسترش مرزهای علوم از یک سو و نیازمندی­های فزاینده جامعه اسلامی بویژه در دوران پس از انقلاب شکوهمند اسلامی از دگر سو باعث شد تا سمت و سوی حرکت حوزه های علمیه به سمت علوم کاربردی، زود بازده و دانش های میان رشته ای باشد چیزی که نه تنها ضرورت دارد بلکه باید از این مرحله نیز فراتر رفت و وسعت نگاه را به سمت دانش های فرارشته منبعث از قرآن و عترت اهل بیت(علیهم السلام)گسترش داد. اما نباید فراموش کرد که رمز و راز تحولات معرفتی و به دنبال آن جوامع انسانی و بخصوص جامعه مسلمان همیشه بر محوریت فقه و فقها چرخیده است نمونه موفق و اثر گذار آن پدیده انقلاب اسلامی است که توانست بر مبنای فقه و فقاهت، موقعیت دین و مذهب را از یک عنصر محدود به یک کلان متغیر در دنیا تبدیل کند و خود منشا تحولات فکری و رفتاری جدیدی در جوامع بشری شود. از این رو اهمیت به فقه و فقاهت و مشخصا تربیت مجتهد آشنا با دانش ها و پدیده های جدید از ضرورت جدی برخوردار است. مجتهد آگاه به زمان، دارای مهارتهای ارتباطی همگون با ذائقه بشر معاصر، آشنا به منظومه معرفتی اسلام، آگاه از مسائل روز دنیا، دارای بینش قوی سیاسی اجتماعی و دارای افق تمدنی از ضرورت های دوران کنونی است. چیزی که از نگاه مراجع معظم تقلید و عالمان دینی مغفول نمانده و بارها بر آن تاکید داشته اند. این مهم نیز مورد توجه مرحوم حضرت آیت الله حاج شیخ محمد یزدی(رحمۀ الله علیه)واقع شد و تاسیس مرکزی که بتواند مشخصا نخبگان حوزوی و مستعد را شناسایی و زمینه را برای رساندن آنان به قله اجتهاد و کسب مهارت­های لازم برای مسئولیت های ویژه فقیهان در نظام جمهوری اسلامی فراهم کند، در دستور کار قرار گرفت. هر چند این هدف با عناوین و روش های مختلف توسط برخی از مراجع معظم تقلید(کثر الله امثالهم) دنبال شده و موفقیت های نسبی نیز به دنبال داشته است اما وجه متمایز این مرکز نسبت به نوع مجموعه های فعال در این است که بنا به دغدغه­های جدی ایشان و البته متن وصیتنامه آن مرحوم، محور فعالیت های اولویت دار این مرکز عبارت است از: تربیت فقیه مدیر و انقلابی برای اداره اسلام و جوامع مسلمان و مجتهدان فعال در صحنه انقلاب اسلامی به منظور تامین کادر راهبری و مدیریت کلان عرصه های مختلفی از نظام اسلامی که نیازمند حضور مجتهدین مسلم و نواندیش و معتقد به باورها و ارزشهای انقلاب اسلامی و موسس عظیم القدر آن یعنی امام خمینی(ره) باشند.

رهبر کبیر انقلاب اسلامی در باب ضرورت تربیت مجتهدان مدیر می فرمایند:« یک مجتهد باید زیرکی و هوش و فراست هدایت یک جامعه بزرگ اسلامی و حتی غیر اسلامی را داشته باشد و علاوه بر خلوص و تقوا و زهدی که در خور شأن مجتهد است؛ واقعاً مدیر و مدبر باشد. حکومت در نظر مجتهد واقعی، فلسفه عملی تمامی فقه در تمامی زوایای زندگی بشریت است، حکومت نشان دهنده جنبه عملی فقه در برخورد با تمامی معضلات اجتماعی و سیاسی و نظامی و فرهنگی است، فقه، تئوری واقعی و کامل اداره انسان از گهواره تا گور است.»[1]

مقام معظم رهبری نیز در باب ضرورت تربیت فقیه می­فرمایند: «مطلبی، چند سال است که دغدغه فکری بنده است و الان هم با کارهای خوبی که صورت گرفته است، هنوز آن کار کارستانی که باید در این زمینه صورت گیرد انجام نشده است. آن مطلب این است که محور اصلی حوزه ما، فقاهت و تربیت فقیه است… ما چاره ای نداریم جز آنکه منطقه ای از حوزه را برای تربیت فقیه خالی کنیم، یعنی واقعا هیچ چاره ای جز این نیست. البته عرض کردم در سال های اخیر، کارهایی شده است… لکن اینها کارهای فردی است. حوزه باید بخشی را به این کار اختصاص دهد… اگر ما بتوانیم کاری کنیم که روی یک صدم از این هزار طلبه امیدی بوجود آید خیلی خوب است. یعنی واقعا بتوانیم در یک دوره مشخص، صد نفر فقیه بزرگ تربیت کنیم. اگر بتوانیم این کار را بکنیم خیلی مهم و با ارزش است… باید برای این کار فکری کرد و به نظر من، می شود. طوری نیست که اگر ما منطقه ای را ویژه کار فقاهت کنیم، همه بگویند پس ما چه؟ نه. همه معلوم نیست راغب به این معنی باشند که بخواهند در این حد کار کنند. باید شرایط و امتیازاتی تعیین شود و نیز محدودیت هایی باشد یعنی در این محدوده کار کنند… من معتقدم که در این زمینه های به اصطلاح مورد شوق و علاقه، هر یک از آقایان هر کار می­توانند انجام دهند، هیچ نباید مانع شد و کار را نباید انحصاری کرد اما مرکزیت و مدیریت حوزه هم باید مستقلا و راسا کاری را در این زمینه به قصد تربیت شروع کند.»[2]ایشان در جای دیگری در باب تعامل فقه و حکومت می فرمایند: امروز فقه شکلی برای حکومت است، شکلی برای نظام اجتماعی است که«منه الحکومه». حکومت جزئی از یک نظام اجتماعی است.[3]

رسالت

تربيت فقیه و مدير انقلابی برای ايفای نقش در مسئوليت‌های ویژه مجتهدان در راستای اهداف انقلاب اسلامی و نظام مقدس جمهوری اسلامی ايران.

اهداف

  1. تربیت فقیهان ژرف اندیش و کلان نگر در تراز نظام جمهوری اسلامی؛
  2. ارتقای توان و مهارت‌های مديريت ميدانی؛
  3. افزايش توان تفکر راهبردی و سياست‌گذاری و برنامه‌ريزی؛
  4. تأمین دانش‌ها و مهارت­های مورد نیاز فقیهان مدیر؛
  5. تلاش برای تامین فقيهان مدیر و مدبر برای ايفای نقش در مسئوليت‌های کلان مورد نیاز نظام مقدس جمهوری اسلامی و جوامع مسلمان در فضای بین الملل؛
  6. تحقیق و تولید پژوهش های در عرصه فقه و فقاهت و ابعاد جدید فقه؛
  7. مساعدت و تلاش در جهت تولید دانش مدیریت حوزوی و تبدیل آن رشته و گرایش های تخصصی در حوزه علمیه؛
  8. مساعدت و تلاش در جهت تربیت مدیران مجتهد در دو سطح راهبردی و عملیاتی به منظور تامین کادر مدیریتی حوزه و نظام؛
  9. تبلیغ و نشر علوم و معارف اسلامی.

[1]  پیام امام خمینی(ره) به حوزه های علمیه، منشور روحانیت 2/12/1367

[2] بیانات در دیدار اعضای شورای عالی حوزه های علمیه 16/3/1380

[3] بیانات در دیدار علمای حوزه علمیه قم 30/ 11 /1370